نقد و بررسی فیلم سینمایی 12 مرد خشمگین

 

در فیلم 12 مرد خشمگین 12 Angry Men 1957 «رجینالد رز» (نویسنده فیلم) تمام جزئیات و پیچیدگی‌های این فیلم عالی را از قسمتی به همین نام از سریال «استودیو یک هالیوود» که خود او در سال ۱۹۵۴ نوشته بود، به دست آورد. قسمتی بسیار نافذ،حساس و گاهی اوقات چنان تکان دهنده که کالبدشکافی قلب و ذهن مردانی بود که چیزی کمتر از خدایان هستند. درامی که در عین حال که داستانی جمع و جور،جذاب و قانع‌کننده دارد، بیننده را به چیزی فراتر از اتاق کوچک و محدود هیئت منصفه می‌رساند.

 

عتبار قدرت این کنکاش شفاف داستان، در این واقعیت نهفته است که ویژگی‌ها،شکستها،احساسات و تعصبات این دوازده مرد در مقابل این حقیقت قابل توجه و مهم قرار می‌گیرد که زندگی یک پسر جوان در دستان آنهاست. کارگردان یعنی سیدنی لومت که این اولین فیلمش در عرصه سینماست و بوریس کافمن، فیلمبردار اسکار برده‌ی فیلم، استفاده ماهرانه‌ای از بازیگران عالی در موقعیتی ثابت و عکس‌گونه کرده‌اند. مهمتر از همه، آنها از ایده‌ها و واژه‌های نافذ نویسنده استفاده کامل و به جایی کرده‌اند تا اصول و جزئیات شخصیتها را برای بیننده بیرون بکشند.

فکر اساسی آقای رجینالد رز در فیلم 12 مرد خشمگین 12 Angry Men 1957 این است که اگر برای شک معقول، جایی باشد حتی اگر قانون صراحتا بتواند به سادگی شخصی را محکوم کند، باید انسان این شک معقول را قبول کند. متهم در فیلم جوان هیجده ساله خشنی است(که بیننده فقط چند لحظه در سکانس آغازین فیلم او را میبیند) که از خانواده‌ای فقیر می‌آید و اتهامش کشتن پدر بی‌رحم و سابقه‌دارش به ضرب چاقوست. همه اعضای هیئت منصفه اعتقاد دارند که این پرونده‌ای مختومه بوده و پسر محکوم است اما یکی از اعضاء اعتقاد داردکه شاید پسر گناهکار باشد اما شکی در بین است،مخصوصا اینکه وکیل مدافع تسخیری پسر به خوبی از او دفاع نکرده است. پس نمیتوان به سادگی گفت که پسر گناهکار می‌باشد.

 

درست همینجاست که نویسنده با ظرافت خاصی شروع به افشای دلایل مخالفت آن یک شخص(هنری فوندا) میکند. در بین هیئت منصفه مردی خودساخته (لی.جی کاب) وجود دارد که به خاطر اینکه پسرش از او سرپیچی کرده،بسیار عصبانی است و نسبت به بچه‌ها موضع‌گیری خاصی دارد. یکی دیگر از اعضاء، گاراژداری(اد بگلی) است که تعصبات نژادپرستانه دارد. یکی دیگر، دلال بورس آرامی(ای.جی مارشال) است که با جدیت، حکم خود مبنی بر گناهکار بودن پسر را دنبال میکند. فردی دیگر فروشنده‌ای (جک واردن) است که تنها دلش میخواهد سریعتر حکم داده شود تا به دیدن بازی بیسبالش برسد. مرد تبلیغات ساز خوش‌تیپی (رابرت وبر) هم در بین آنهاست. همچنین پیرمردی(جوزف سویینی) باهوش و خوش‌خیم با سالهای زندگی و در آخر هم ساعت‌سازی (جورج وسکویچ) که پناهنده بوده و قدردان دمکراسی که در این کشور به دست آورده است، می‌باشد.

هنری فوندا قویترین تجسم از فردی روشن‌فکر در هیبت عضوی از هیئت منصفه را در طول سالها برای ما ارائه میدهد که با استدلال‌های منطقی و بی‌نقص، شک را بر دل همکارانش مینشاند تا اینکه در آخر همگی رای بر بی‌گناهی پسر می‌دهند. در عین حال این شخصیت کاملا طبیعی،احساسی و تاثیرگزار است. وی به طور عجیبی نوآوری خودش در کشف توطئه‌ها و کمبودهای دادگاه را در پیش میگیرد. در ادامه بعضی دیگر از اعضاء هیئت منصفه نیز به این درک میرسند که آنها هم قادر هستند تا این کار را انجام دهند.

 

بیننده شاید تصور کند که نویسنده و کارگردان تنها علاقه‌مند بوده‌اند که شخصیتهایشان را در قالب بازیگرانشان دربیاورند که به طور ستودنی هم از پس اینکار برآمده‌اند. باید گفت که هر کدام از اجرا کننده‌های فیلم 12 مرد خشمگین 12 Angry Men 1957 به خوبی کار خود را انجام داده‌اند و بازیگران به صورت متقاعدکننده‌ای بازی کرده‌اند.

آقایان رز،لومت،فوندا و سایر همکارانشان جنس لطیف و زیبا را از این اتاق هیئت منصفه بیرون نگه داشته‌اند،اگر چه این عمل فیلم 12 مرد خشمگین 12 Angry Men 1957 را نامتعارف و خوش زبان در محضر زنان کرده و هیچ جذابیت و نفوذ زنانه‌ای در آن دیده نمیشود اما در نهایت آنان درامی قدرتمند و به قدر کافی محرک و افسون‌کننده برای بیننده به وجود آورده‌اند.

 

منتقد: ای اچ ویلر، نیویورک تایمز